علل فرار کودکان و نوجوانان از خانه


 






 
يکی از عمده ترين نگراني های والدين، زمانی است که کودک آنها گم شود يا از خانه فرار کند. در اين شرايط والدين دامنه ای از احساسات را تجربه خواهند کرد. تنش و فشاری که اين وضعيت ايجاد می کند و عکس العملهای مختلفی که والدين، خانواده، دوستان و پليس به اين وضعيت نشان می دهند ممکن است به سطح بحرانی برسد و حتی خود اين واکنش ها باعث بحران بيشتری در خانواده شود.

"انگيزه های خيابانی شدن کودکان و نوجوانان"
 

برای اجتناب از تجربه هيجانی يا پيامدی که در آينده نزديک در انتظارشان است.
برای اجتناب از تجربه دردناک و ناخوشايند تکرار شونده در زندگيشان.
برای پيشگيری در از دست دادن فعاليتها، روابط يا دوستی هايی که با ارزش يا مهم تلقی می شوند.
زندگی با افراد ديگری که حمايت کننده، مشوق و فعال هستند.
متوقف کردن آنچه انجام می داده يا درصدد انجام آن بوده اند.
مشکلاتی که خطر خيابانی شدن بچه ها را افزايش می دهد .
1. سوء استفاده يا مورد غفلت قرار گرفتن کودک.
2. استفاده از الکل يا داروهای روانگردان.
3. طلاق يا جدايی هايی که به شيوه مناسب انجام نشده است.
4. رفتار نافرمانی مقابله ای که با تخيلات مربوط به روابط رمانتيک يا رفاقت با گروه همسالان ضد اجتماعی ترکيب شده است.
5. مرگ در خانواده که برخورد مناسبی با آن نشده است.

"روابطی که از خيابانی شدن جلوگيری می کند"
 

هرگز از کنايه يا نگرش منفی که نشان دهنده بی احترامی به نوجوانان باشد استفاده نکنيد.
هرگز صدايتان را بالا نبريد يا فرياد نزنيد، به خصوص وقتی که فرزندتان صدايش را بالا می برد، يا فرياد می زند.
وقتی فرزندتان عصبانی است، فرياد می زند و خشمگين است، آرام و ساکت بمانيد و تماس چشمی با او داشته باشيد، منتظر بمانيد تا آرام شود.
وقتی فرزندتان در حال صحبت کردن يا تشريح موضوعی می باشد حتی اگر نظرش مورد تأييد شما نيست، حرف او را قطع نکنيد، منتظر بمانيد تا صحبتش تمام شود. با او خودمانی باشيد و به سادگی به او بگوييد که درکش می کنيد و اين به معنی موافقت با او و تسليم شدن در برابر نظريات وی نيست.
هرگز فرزندتان را، دروغگو، دزد، بچه، کم شعور، بی صداقت، خودخواه، غير دوست داشتنی و احمق خطاب نکنيد، اين کلمات کمک کننده نيستند، بلکه ممکن است او کلمات منفی شما را تداعی کند و يا حتی با کلمات بدتری جواب شما را بگويد. به نوجوانان خود بگوييد که شما حرفهای او را درک می کنيد و اگر منظور او را درک نکرديد به او بگوييد مطمئن نيستيم منظور شما را درک کرده ام يا نه، از او بخواهيد تا دوباره توضيح بدهد.
وقتی مطمئن هستيد که منظور فرزندتان را درک کرده ايد ولی با او هم عقيده نيستيد به او بگوئيد من فکر می کنم که منظور شما را درک کرده ام ولی با شما موافق نيستم، فکر می کنم ما می توانيم همديگر را درک کنيم ولی مجبور نيستم که موافق نظرات يکديگر باشيم. به خاطر داشته باشيد، شما می توانيد با نظر فرزندتان موافق باشيد، اما اين گفته شما به اين معنی نيست که او اجازه انجام هر کاری را دارد. سعی نکنيد عدم توافق خود را با نظرات فرزندتان با بحث کردن توجيه کنيد.
وقتی نوجوان شما از ادامه صحبت خودداری کرد از او بپرسيد، آيا چيز ديگری هست که بخواهد به شما بگويد.
وقتی عصبانی يا ناراحت هستيد به فرزند خود بگوئيد "من ناراحت و عصبانی هستم، و نياز به استراحت و زمانی برای فکر کردن به اين موضوع دارم، بعداً با تو صحبت خواهم کرد".
کمک گرفتن از يک متخصص در امر روان شناسی را در نظر داشته باشيد.
اگر پدر و مادر هر دو با فرزند خود صحبت می کنيد، بايد مواظب باشيد که فرزندتان فرصت صحبت کردن به اندازه هر دو نفر را داشته باشد، صحبت والدين بايد مساوی يا کمتر از صحبت فرزند باشد.
* ارسال مقاله توسط عضو محترم سایت با نام کاربری : cosama